فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی
با رفتن او چشمِ مسکین بی غزل شد... (غزل) .................................................. روزی که عشق ما دو تا ضرب المثل شد تشبیـه بـه استعـــاره ای زیبــا بدل شد آن روز بـه جـای سیـم و زرهـای فراوان مهــریـه ی عقـــد و نکـــاح مـا عسل شد سی شـاخ گُـل بـا یـک سبـد شهــدِ برابر در دفتــرِ ثبت و سنـد نیکـــو عمـل شد آوازه ی ایـن بـدعـت تــــاریخـــی ی مــا نُقـل حـدیـث مــردمـــان ایــن محل شد تا مدّتی این رسم خـوب و صاف و ساده آیینـه ی صـدها امیــد و صــد اَمـل شد بــا کــوچ روستــازادگان در دامــنِ شهـر کـانـون صلـح و امنیـت، جــای جـدل شد پـاییــز بــی بــرگـی و مّـدهــای فــراوان آمــد ولـی شـــور و نشـــاط مــا خلل شد رفت و میــان زرق و بــرق شهـر گم شد بـا رفتـن او چشمِ مسکیـن بـی غزل شد .................................................. ............... مسکین باخرزی .............. . بیست و سوم اردیبهشت هزار و سیصد و نود و سه .
... باخرز – بخش بالاولایت - روستای قلعه نو علیا ... نظرات شما عزیزان: شنبه 26 ارديبهشت 1393برچسب:مهریه ی ساده, سی شاخ گل یا یک سبد عسل,با رفتن او چشم مسکین بی غزل شد, :: 10:27 بعد از ظهر :: نويسنده : سینا صارمی
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|
![]() |