فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی
سلام شما افراد این عکس را می شناسید؟ نظرات شما عزیزان: قلعه نوئی
![]() ساعت9:59---14 مرداد 1393
شناختمتون اما با نام بردنشون لزومی نیست تکرار کنم اما خودتون خیلی تغییر کردید
![]() پاسخ: سلام مهربون . ممنونم از حضور همیشگی شما . از این که به وبلاگم سر می زنید نهایت تشکر را دارم . منم شما را حدس می زنم . قلم زیبایی دارید و استعداد خداداد . امید که از این استعداد به نحو مطلوب استفاده کنید . و در جریان زندگی راکد نمانید . حالا درست حدس زدم یا نه؟ . شما دانش آموزم بوده اید و خیلی دوستتان دارم . درسته یا نه؟ چون اسم کوچکتون را ننوشته اید ولی من اسم کوچکم را عوض کرده ام بصورت قانونی و شناسنامه ای پاسخ: یه معذرت خواهی به شما بدهکارم
سلام آقا من به شک افتادم فک کنم اولی حسین اکبری باشه
یکی از اقوام به باباش گفته بود اصلا توی چهره این پسرت یه خورده عشق وجود نداره ما تا یک ماه میخندیدیم پاسخ: کلی خندیدیم. یعنی واقعا ذره ای عشق درش نیست. نه بابا اینطوری هم نیست این روزها عجیب به یکتاجون وابسته شده که نگو و نپرس
سلام استاد صارمی عزیز
خسته نباشید پیشاپیش عید فطر رو به شما تبریک میگم نفر اول از سمت راست علیرضا اکبری پسر عموی خودم هست ونفر بعدی دکتر حامد پرنیایی اما نفر سوم رو به جا نیاوردم شاید شما باشید اما شک دارم اگه شما باشید باید بگم بشدت تغییر کرده اید محل عکس باید ولنگا باشه این روزها بی بهانه اندوه دارم ماه رمضان تمام شد روزها چقدر زود میگذرد عمرها را ارزشی نمانده چشم به هم زدیم ورفت ناخواسته بزرگ شدیم وحالا محدودیت های اجتماعی داریم اما من حالا حالاها تن به بزرگ شدن نمیدم دردرون خودم کودکی خواهم ماند این عکس شما گویای همین حرف من است آدمهایش که هیچ حتی ولنگهایش هم تغییر کرده است دیگر آن آبادی وسرسبزی را ندارد گندمها چقدر زیباست زرد ومواج اماآدمهایش دیگر آن مواجی وسادگی را ندارند ناراحت اند از گردو خاکهای روستا وشاید صدای خروس همسایه ناراحت شان می کند دیگر به همین سادگی ها نمی ایند توی ولنگا عکس بگیرند یا فوتبال بازی کنند یا از چشمه ولنگا جرعه ای بنوشند ودست وصورتی بشویند دکتر و علیرضا برای عید حتما می آیند باهاشان برید ولنگا وتمام این خاطرات را زنده کنید و جان تازه ای بگیرید البته قول میدم علیرضا گریه کنه پسرعمویم را می شناسم خیلی احساساتی است و خیلی درخاطرات گذشته اش غرق است خداوند همه را حفظ کند یا علی پاسخ: سلام عزیز دل داداش وحید عزیز. خیلی خیلی دوستت دارم ممنونم از حضورتان عید شما مبارک فردا و پس فردا تعطیل هستید حدس شما درست است. قدیم ها دو تا ولنگا داشتیم تازه این ولنگا باغ های شیجو هست که به پای اون ولنگا نمی رسد. آره خیلی تغییر کرده ام و دارم روز به روز درد می گیرم از زمان و وقایع ان . از تشنگی کدو بنم امسال خشک شد.ولی بازم قوقولی خروس جانبخش است. انشالله چنین شود علیرضا از لحاظ احساسات به خودم رفته زود اشکمون سرازیر می شود دوستت دارم خداوند یا و نگهدارت یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:عکس،شناسایی،صاحب عکس،چه کسانی هستند؟، سینا صارمی،مسکین باخرزی, :: 11:11 بعد از ظهر :: نويسنده : سینا صارمی
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|
![]() |